منظور از «زندگی انسانی» و توأم با وفاق در نظامهای حکومتی مطلوب زنده بودن در معنای حیوانی آن نیست که جسم انسان مانند دیگر جانوران اَعمال حیاتی انجام دهد، بلکه «حیاتی است که اغلب با عقل، فضیلتِ راستینِ روح و زندگی واقعی تعریف میشود». نظام حکومتی بسامان، که غایت آن زندگی انسانی توأم با وفاق اجتماعی است، نظامی نیست که از طریق حقوق جنگ و علیه جمهور مردم به دست آمده، بلکه آن نظامی است که «جمهور مردمی آزاد» آن را بنیاد گذاشته باشند. منظور از مردم آزاد نیز آن است که نیروی محرک آنان رجای به زندگی باشد و نه خوف از مرگ، زیرا ترس به معنای فرار از مرگ و رجاء به معنای تدبیر امور زندگی آدمی است؛ آدمی، در ترس، مجبور است تابع ارادۀ دیگری باشد و در امید کوشش میکند برای-خود زندگی کند. «از اینرو، میگوییم که ترس، وضعِ بردگی و امید، وضعِ آزادی است، و اینکه غایت قدرتی که بر مبنای حقوق جنگ به دست آمده باشد، غلبه است یعنی داشتن برده و نه تبعه».
No comments:
Post a Comment