Monday, June 19, 2017

عبدالكريم سروش و تضادهای او


به قلم: میلاد کریمی
در مستند معرفت و مدارا بی بی سی که شرحی اختصاری بر زندگی سیاسی و فکری #عبدالکریم_سروش بود ، سه نکته وجود دارد که مایلم به نقد آنها بپردازم. پیش از هر وارد شدن به موضوع مایلم تاکید کنم که #سروش برای من متفکری مهم است و بخشی از رشد فکری خود را بدون تردید مدیون او بوده و هستم. اما در باب نقدها . 1- مسئله وارد کردن عرفان به سیاست بوسیله ی آیت الله خمینی . به لحاظ تاریخی بلاخص بعد از صفویه به تسامح ما با دو سنت مواجهیم . #سنت_فقاهتی و #سنت_صوفیانه. هرچند که این دو سنت در سیر تاریخی خود بده بستان هایی و روابط همسو  و غیر همسویی داشته اند ولی به شکل نهادی با دو سنت مجزا همراه با دو خوانش متفاوت از اسلام  روبروییم که در عموما در مقابل یکدیگر قرار میگیرند. امری که در تفکیک دین شناسانه عبدالکریم سروش تحت عنوان دینداری معیشت اندیش ، تجربت اندیش و معرفت اندیش به آنها اشاره شده است. اما در باب آیت الله خمینی هرچند  که بحث هایی نه چندان مستند از علایق ایشان به ابن عربی یا مولوی وجود دارد ، وی را باید در قالب سنت فقاهتی قرار میگیرد. از سنتی که بلاخص از دوران قاجاریه از میرزا جعفر کاشف الغطا گرفته تا ملا احمد نراقی اغاز و به نوعی به نظریه ولایت فقیه ایشان منتهی می شود. امتزاج این دو به نظرم خود تفکیک های دین شناسانه خود عبدالکریم سروش را به چالش میگیرد. اما اگر بخواهم از منظر "#هرمنوتیک_سوءظن "به ان نگاه کنم ، این وضعیت نه محصول داده های فکری بلکه به نوعی نشان دهنده ی  علایق و انگیزه های سیاسی سروش است. سروش در اینجا از علایق سیاسی خود عبور نکرده و میلی هم برای نقد سیاسی این وجه از مبانی ، چنانکه در دین شناسی او میبینیم ، ندارد. نقد دوم من به مسئله ی "#آزادی_به_مثابه_روش" است. بطورکلی اسلام گرایان در مواجه با تمدن غرب و مولفه های ذهنی و عینی آن همیشه نوعی نگاه ابزاری را پیشه کرده اند. تبلور مفهوم ازادی در غرب با تمامی فراز و فرودهایش نه صرفا مبتنی بر روش ، بلکه مبتنی بر#ارزش هستند. تلاش نواندیشان دینی مانند سروش در " بکارگیری انتخابی "این مفاهیم ، نتیجه ناکامی و تناقضی است که سروش و دیگر نواندیشان دینی قدرت حل و تجمیع نظری آن ندارند. پیش از این هم نزد سروش در کتاب فربه تر از ایدئولوژی در بحث حکومت دموکراتیک دینی این نگاه مبتنی بر روش را دیده بودیم. تعارض ارزش های دینی با ارزش هایی مانند آزادی که منبعث ازفلسفه ی سیاسی لیبرال هستند. نتیجتا سعی در کنارهم قراردادن مصلحتی این دو عنصر متعارض دارند. به نظرم برخورد  های انتخابی ،غیرتاریخی ،پراگماتیستی و مبتنی بر مصلحت با مدرنیته ، وضعیت ناشفاف ما با جهان مدرن را تداوم می بخشد. 3- نقد سوم ناظر برمبحثی است که اصل ایده ی آزادی را نزد سروش مخدوش میکند. سروش در جایی در مستند می گوید که من جهان را از منظر اسلام فهمیدم. اگر بخواهم از منظر #جان_راولز و ایده ی " #اجماع_همپوشان " (over lapping consensus)او به نقد سروش بپردازم، تمامی کلان روایت ها مانند ادیان ، مارکسیسم و  لیبرالیسم کلاسیک و .... بر یک #ایده_جامع(copmprehensive idea) سوار هستند. این ایده های جامع چون مدعی حل تمامی مسائل در کلیت خود هستند رابطه ای با آزادی ،گفتگو و عدالت برقرار نمی کنند. این ایده های جامع مدعی تملک حقیقت هستند و رابطه ای با تکثر آن برقرار نمی کنند و عملا در شکل عینی آن سر از استبداد درمیآورند. سروش هنوز هم نتوانسته به نقد این تملک حقیقت بپردازد و در عین حال هم از مسئله ی #گفتگوی_کامل (perfect dialogue ) #هابرماسی هم صحبت میکند. این الگوی متضاد اساسا خود الگوی مصلحت اندیشانه ی آزادی به مثابه روش را به چالش میگیرد. اصولا هنگامی امکان گفتگوی کامل ، ازدی چه به مثابه روش و چه به مثابه ارزش وجود دارد که گذاری از این ایده ی جامع صورت بگیرد. در غیر اینصورت ما با مجموعه ای از المان های متضاد و غیر قابل حل مواجه خواهیم بود. ما در باب تضاد کلی تر در سروش : عبدالکریم سروش دو نظریه روشن در دین شناسی دارد 1- نظریه تکاملی دیدن معرفت دینی که در کتاب قبض و بسط تئوریک شریعت مطرح می کند و 2- نظریه بسط تجربه ی نبوی که ریشه ی خوانش های متفاوت او از مقوله ی وحی از در این نظریه نهفته است. این دو نظریه در دید من دو نظریه #انقلابی در انگاره های دین شناسی و الهیات است. اینکه شما در مقابل سنتی عظیم و ایستا خوانشی بدیل و فراگیر ارائه دهید ،  نشانی از شجاعت و تسلط و برجستگی کار سروش در این وادی است و قضاوت این تاثیر را باید به آینده موکول کرد. ام سروش انقلابی در دین شناسی در حوزه ی سیاست ، سروشی غیرانقلابی است و همیشه تلاش کرده به انضمام تجربه ی زیسته خودش در این وادی گام بردارد. این تعارض و ناهمگونی به نظرم دو وجه جدی زندگی سیاسی و فکری سروش است

لینک کانال تلگرام

No comments:

Post a Comment