بسیار گفته میشود که مردم جامعه خیلی #منفعتگرا شدهاند.
انسان منفعتگرا به بقای خودش فکر میکند و به افزایش حداکثری منافعش. نکته در اینجاست که «فکر» میکند.
خیر! جامعه ما منفعتگرا نشده است. بسیاری از مردم و نسل جوان ما به هیچ چیز باور ندارد. به عبارت دیگر به همه چیز باور دارد. مثل آنهایی که میگویند «فقط #خدا را قبول دارم» تا به موقع از #مذهب بدوشند، یا آنها که میگویند «مذهبی نیستیم» اما «آداب و رسوم و #سنت» را میپذیرند. و بدتر از همه کسانی که نه به نفع بقا، نه برای شکوفایی خودشان که اصلاً «فکر» نمیکنند. آنها فقط «عمل» میکنند و برخلاف جمله متداول امروزی در «حال» زندگی نمیکنند چون نه لذت میبرند و نه دم را غنیمت میشمارند (carpe diem)، آنها «تاریخ» ندارند، به این معنا هنوز «انسان» نشدهاند.
غیر سیاسیاند
به چیزی باور ندارند
پوچگرا نیستند
به چیزی گرایش ندارند
بسان برادههای آهن
چه با علف و بنگ و شیشه و حشیش و تل و تریاک و الکل و چه بی آن...
این آدمها ارابه کشان ارتجاعی هستند که میراث بشر را به تمامی هدف گرفته است. برادههای بی ارادهای که در مغناطیس هر میدانی این سو و آن سو میشوند.
اگر از من بپرسید چه باید بکنیم خواهم گفت قلم و دفتری برداریم و هر از چند گاه برای این پرسش، پاسخی ساده و خودمانی و خصوصی بنویسیم:
من چه کسی هستم؟
No comments:
Post a Comment