Friday, September 2, 2016

دین، فرهنگ گرایی و تمدن (گزیده ها)


شکست کلان‌روایت‌های مدرن سبب شد اقتدار دولت‌ها و سیاست‌های سکولار جای خود را به نوعی فرهنگ‌گرایی دهد. به بیان دیگر فرهنگ جای سیاست را گرفت، فرهنگ سیاسی شد، یا به تعبیری دیگر، ضدسیاسی شد. نقش دین در فرهنگ و تمدن اهمیت بسیار زیادی دارد. از نظر ایگلتون: «دین همزمان در هر دو سمت این حصار قرار می‌گیرد که بخشی به دلیل قدرت بسیار آن است. دین به مثابه تمدن، دکترین است، نهاد است، اقتدار است، گمان‌های ماوراء طبیعی‌ست، حقیقت متعالی، گروه‌های کُر و کاتادرال‌هاست. دین به مثابه فرهنگ، افسانه‌است، مراسم است، غیرعقلانی و اهلی نشده است، احساساتی خود انگیخته، و خدایانی تاریک است. مسیحیت در قالب یک فرهنگ آغاز، اما بدل به پرسشی برای تمدن شد». (ایگلتون، «عقل، ایمان و انقلاب» ص 157 و 158)

No comments:

Post a Comment